ترجمه کلمه billon

billon (مع ).الياژى از طلا ونقره يامس يا قلع ويا ساير فلزات کم ارزش ،(گ.ش ).عديسه ،بورچاق ،دخريق

ترجمه کلمه billisecond

billisecond “nanosecond کامپيوتر : نانو ثانيه”

billionaire کسى که ثروتش از بيليون تجاوز ميکند

billion بيليون( در انگليس معادل يک مليون ميليون ودر امريکا هزار ميليون است)

billingsgate سخن زشت ،حرف بد،سخن بازارى ،نام بازارماهى فروشان

billing “صدور صورتحساب بازرگانى : صورتحساب بدهى را تنظيم و ارسال کردن”

billicycle “kilomega cycle کامپيوتر : کيلومگا سيکل”

billibit “kilomega bits کامپيوتر : کيلومگابيت”

billiards “بيليارد،نوعى از گوى بازى که ،در روى ميز انجام ميشود ورزش : بيليارد”

billiard table ورزش : ميز بيليارد