ترجمه کلمه tarbush

tarbush ( )tarboosh(عربى است )طربوش ،فينه

ترجمه کلمه testing stand

testing stand “سکوى ازمايش علوم نظامى : ميز ازمايش”

to keep books دفتردارى کردن

testing of materials “ازمايش مصالح ،ازمايش مواد علوم مهندسى : ازمايش مقاومت مصالح”

to keep close نزديک ماندن( يا بودن)

tactical operation center (toc) “مرکز عمليات تاکتيکى( در سپاه و بالاتر) علوم نظامى : مرکز عمليات تاکتيکى”

to keep cold دست پاچه نشدن

testing load “بار ازمايش معمارى : بار ازمون”

to keep company باهم اميزش کردن ،باهم بودن( درگفتگوى ازعاشق ومعشوق)

testing “ازمايش کامپيوتر : ازمايش روانشناسى : ازمودن”