baseborn حرامزاده ،پست ،فرومايه ،بدگهر
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه baseboard
baseboard چوب يا تخته اى که بعنوان ستون يا پايه بکار ميرود
Read More »ترجمه کلمه baseband transmission
baseband transmission کامپيوتر : روشى که براى بکارگيرى انتقال سيگنالهاى فرکانس پايين از ميان کابل کواکسيال جهت انتقال داده در شبکه با محلى با فاصله کوتاه
Read More »ترجمه کلمه baseband
baseband کامپيوتر : باند پايه
Read More »ترجمه کلمه baseballer
baseballer ورزش : بازيگر بيس بال
Read More »ترجمه کلمه baseball throw
baseball throw ورزش : مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
Read More »ترجمه کلمه baseball pass
baseball pass ورزش : پاس با يک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعى پرتاب توپ
Read More »ترجمه کلمه baseball
baseball “بازى بيس بال ورزش : بازى بين دو تيم ۹ نفره با چوب و توپ”
Read More »ترجمه کلمه basebal billiard
basebal billiard ورزش : نوعى بيليارد کيسه دار با ۲۱ گوى شماره گذارى شده از ۱ تا۲۱
Read More »ترجمه کلمه base width
base width “ستبراى پايه ،عرض پايه معمارى : پهناى پايه”
Read More »