ball bearing “کاسه ساچمه ،بلبرينگ ساچمه اى ،بلبرينگ ،چرخ فلزى که روى ساچمه هاى فلزى کوچکى باسانى ميلغزد معمارى : ياطاقان ساچمه اى علوم نظامى : بلبرينگ”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه ball back
ball back “ضربه تصادفى با پا به توپ که از مرز بيرون برود و منتج به تجمع شود( رگبى) ورزش : ضربه تصادفى با پا به توپ که از مرز بيرون برود و منتج به تجمع شود”
Read More »ترجمه کلمه ball and socket joint
ball and socket joint “مفصل ماشينى که گلوله دارد و درتوى حفره اى قرار ميگيرد علوم مهندسى : مفصل ساچمه اى”
Read More »ترجمه کلمه ball and parallel roller bearings
ball and parallel roller bearings علوم مهندسى : ياطاقان غلطکى
Read More »ترجمه کلمه ball and field test
ball and field test روانشناسى : ازمون توپ و ميدان
Read More »ترجمه کلمه ball ammunition
ball ammunition “فشنگ مانورى علوم نظامى : مهمات مانورى”
Read More »ترجمه کلمه ball (handball)
ball (handball) ورزش : توپ هندبال به وزن ۴۲۵ تا ۴۷۵ گرم براى مردان و ۳۲۵ تا ¹¹ ۴گرم براى زنان
Read More »ترجمه کلمه ball (basketball)
ball (basketball) ورزش : توپ بسکتبال به وزن ¹¹ ۶تا ¹ ۶۵گرم
Read More »ترجمه کلمه ball
ball “بيضه ،گلوله توپ ،ساچمه ،گوى ،توپ بازى ،مجلس رقص ،رقص ،ايام خوش ،گلوله کردن ،گرهک علوم مهندسى : توپ ورزش : توپ دور از دسترس توپزن علوم نظامى : توپ”
Read More »ترجمه کلمه balky
balky طفره رو،امتناعى
Read More »