ترجمه کلمه backwind

backwind ورزش : حرکت قايق در وضعى که باد اثر نامساعد نسبت به بادبان قايق بعدى داشته باشد

ترجمه کلمه backweight

backweight علوم دريايى : – deadman

backway جاده فرعى ،جاده پرت

backwater “پنگاب ،برعکس پارو زدن ،مرداب ،باريکه اب ،جاى دورافتاده معمارى : پسرفت زيست شناسى : مانداب”

backwash “مراجعت موج ،اضطراب يا اشفتگى بعداز انجام عملى ،عواقب ورزش : حرکت اب در نتيجه گردش پروانه”

backwards عقب افتاده ،به پشت ،ازپشت ،وارونه ،عقب مانده ،کودن

backwardness “عقب افتادگى روانشناسى : عقب ماندگى بازرگانى : عقب ماندگى”

backwardly باکراه ،بسستى

backwardation “جريمه ديرکرد بازرگانى : خسارت ديرکرد”

backward somersault ورزش : پشتک از پشت