assuage ارام کردن ،تخفيف دادن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه assortment
assortment ترتيب ،مجموعه ،دسته بندى ،طبقه بندى
Read More »ترجمه کلمه assorted
assorted جور شده ،همه فن حريف ،همسر،يار،درخور،مناسب
Read More »ترجمه کلمه assort
assort “جور کردن ،طبقه بندى کردن ،مناسب بودن ،هم نشين شدن علوم مهندسى : جور کردن”
Read More »ترجمه کلمه assonant
assonant هم صدا،شبيه در صدا،مشابه يا متجانس( درصدا)
Read More »ترجمه کلمه assonance
assonance “شباهت صدا،هم صدايى ،قافيه ء وزنى يا صدايى روانشناسى : هم اوايى”
Read More »ترجمه کلمه assoil
assoil (ر ).اصل تغيير نکردنى ،مجموع يا حاصل ضرب ،تبرئه کردن ،مغفرت کردن ،روسفيد کردن ،ازاد کردن ،مرخص کردن ،حل کردن ،رفع کردن ،رد کردن ،تکذيب کردن ،پاک کردن ،خالى کردن ،بخشيدن ،تقاص پس دادن
Read More »ترجمه کلمه associativity
associativity “شرکت پذيرى( در رياضيات) روانشناسى : شرکت پذيرى”
Read More »ترجمه کلمه associative variable
associative variable متغير انجمنى
Read More »ترجمه کلمه associative thinking
associative thinking روانشناسى : تفکر تداعى گرا
Read More »