assimilate “يکسان کردن ،هم جنس کردن ،شبيه ساختن ،در بدن جذب کردن ،تحليل رفتن ،سازش کردن ،وفق دادن ،تلفيق کردن ،همانند ساختن قانون ـ فقه : شبيه ساختن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه assimilatc
assimilatc يکسان کردن ،هم جنس کردن ،مقايسه نمودن ،در بدن جذب شدن
Read More »ترجمه کلمه assimilable
assimilable جذب شدنى ،قابل تحليل در بدن ،قابل تجانس
Read More »ترجمه کلمه assignor
assignor “محيل ،حواله دهنده ،واگذار کننده ،انتقال دهنده قانون ـ فقه : واگذار کننده بازرگانى : واگذارنده”
Read More »ترجمه کلمه assignment statement
assignment statement “جمله جايگزينى ،عبارت گمارشى ،حکم انتساب ،دستورانتساب ،حکم گمارشى کامپيوتر : حکم گمارشى”
Read More »ترجمه کلمه assignment operator
assignment operator کامپيوتر : عملگر جايگزينى
Read More »ترجمه کلمه assignment of tasks
assignment of tasks “واگذار کردن وظايف علوم نظامى : تعيين وظايف”
Read More »ترجمه کلمه assignment of space
assignment of space “تعيين جا علوم نظامى : تخصيص جا براى انبار کردن اماد”
Read More »ترجمه کلمه assignment of contract
assignment of contract “واگذارى قرارداد بازرگانى : انتقال قرارداد”
Read More »ترجمه کلمه assignment
assignment “واگذار کردن ،ماموريت دادن ،انتقال اظهار،تعيين تعداد سهميه ،گمارش ،واگذارى ،انتقال قانونى ،حواله ،تخصيص اسناد،تکليف درسى و مشق شاگرد،وظيفه ،ماموريت قانون ـ فقه : حواله ،اسناد روانشناسى : گمارش بازرگانى : انتقالات علوم نظامى : حواله کردن مامور کردن”
Read More »