assemble مجتمع کردن ،ترجمه نمودن و ايجاد هماهنگى در داده هاى مورد نياز يک برنامه کامپيوترى و برگرداندن داده به زبان ماشين و تهيه برنامه نهايى جهت اجرا ترجمه علائم سمبليک به کدهاى معادل در ماشين ،مونتاژ،يکپارچه کردن ،فراهم اوردن ،انباشتن ،گرداوردن ،سوار کردن ،جفت ک
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه assemblage
assemblage “جمع اورى اماد،جمع اورى ،اجتماع ،انجمن ،عمل سوار کردن( ماشين يا موتور) علوم نظامى : جمع اورى اقلام تدارکاتى”
Read More »ترجمه کلمه assayer
assayer عيارگير،دينارسنج ،صاحب عيار،معير،ازماينده
Read More »ترجمه کلمه assay
assay “تحقيق و ازمايش کردن ،ازمايش فلز،عيارگيرى فلزات گران قيمت ،سنجش ،ازمايش ،امتحان ،عيارگرى ،طعم و مزه چشى ،مزمزه ،سعى ،سنجيدن ،عيار گرفتن ،محک زدن ،کوشش کردن ،چشيدن ،بازجويى کردن ،تحقيق کردن علوم مهندسى : عيار گيرى قانون ـ فقه : سنجش شيمى : عيارگرى بازرگانى ”
Read More »ترجمه کلمه assaulting
assaulting ورزش : حمله
Read More »ترجمه کلمه assault wire
assault wire “سيم هجومى علوم نظامى : سيم تلفن هجومى”
Read More »ترجمه کلمه assault waves
assault waves “موجهاى هجوم علوم نظامى : امواج هجومى نفرات و وسايل”
Read More »ترجمه کلمه assault supplies
assault supplies علوم نظامى : اماد هجومى
Read More »ترجمه کلمه assault ships
assault ships “ناوهاى نيروبر علوم نظامى : ناوهاى هجومى اب خاکى”
Read More »ترجمه کلمه assault shipping
assault shipping علوم نظامى : ترابرى دريايى در عمليات هجومى اب خاکى
Read More »