ترجمه کلمه termite

termite (ج.ش ).موريانه

ترجمه کلمه to let go

to let go ول کردن ،ازادکردن

tactical air force علوم نظامى : نيروى هوايى تاکتيکى

to let in اجازه دخول دادن

termitary لانه موريانه ،قفس موريانه

to let in for گرفتار يا دچار کردن

termitarium لانه موريانه ،قفس موريانه

to let in to a secret با رازى اشناکردن ،محرم رازى کردن

to let know اگاه کردن ،خبردادن به ،اطلاع دادن( به)

terminuse ad quem “نقطه پايان ،انجام قانون ـ فقه : انقضاء”