ترجمه کلمه annoying

annoying رنجش اور

ترجمه کلمه annoyer

annoyer “ازار دهنده روانشناسى : ازارنده”

annoyance “ايذا کردن ،اذيت کردن ،دلخورى ،ازار،اذيت ،ممانعت ،ازردگى ،رنجش علوم نظامى : ازردن”

annoy دلخورکردن ،ازردن ،رنجاندن ،اذيت کردن ،بستوه اوردن ،خشمگين کردن ،تحريک کردن ،مزاحم شدن

announcer اعلان کننده ،گوينده

announcement “اگهى ،اعلان ،خبر بازرگانى : اعلان”

announce in advance علوم نظامى : از پيش اعلام کردن

announce “اگهى دادن ،اعلان کردن ،اخطار کردن ،خبر دادن ،انتشاردادن ،اشکارکردن ،مدرک دادن علوم نظامى : اعلام کردن”

annotator حاشيه نويس ،ياد داشت کننده ،مفسر،تفسير نويس

annotation symbol کامپيوتر : علامت حاشيه نويسى