ترجمه کلمه ambiguous

ambiguous “باابهام ،تاريک( از لحاظ مفهوم)،دوپهلو،مبهم قانون ـ فقه : مبهم”

ترجمه کلمه ambiguity

ambiguity “ابهام ،نامعلومى ،سخن مشکوک ،گنگى معنى قانون ـ فقه : ابهام روانشناسى : ابهام”

ambiequal روانشناسى : ميان حال

ambient water ورزش : ابى که در عمق معين در اطراف غواص است

ambient temperature “دماى محيط کامپيوتر : درجه حرارت محيطى معمارى : دماى محيط علوم هوايى : دماى محيط”

ambient quality standard زيست شناسى : استاندارد کيفيت پرمون

ambient pressure علوم هوايى : فشار محيط

ambient noise “نوعى صداى زيرابى علوم نظامى : صداى اطراف”

ambient conditions کامپيوتر : شرايط محيطى

ambient “گرداگرد،محدود،محاصره شده زيست شناسى : پرمون”