فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
admittedly مسلما`
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه admitted
admitted بازرگانى : پذيرفته شده
Read More »ترجمه کلمه admittance ticket
admittance ticket بليطورودى
Read More »ترجمه کلمه admittance
admittance “ادميتانس ،پذيرش ،ورود،هدايت ظاهرى علوم مهندسى : دخول الکترونيک : گذرايى”
Read More »ترجمه کلمه admittable
admittable پذيرفتنى ،قابل قبول ،قابل تصديق ،روا،مجاز،جايز،پسنديده
Read More »ترجمه کلمه admitedly
admitedly مسلما
Read More »ترجمه کلمه admitance
admitance ورود،بار،اجازه ء دخول ،(م.م ).تصديق ،روا،مجاز،گذرايى
Read More »ترجمه کلمه admit
admit “قبول کردن ،بسترى کردن ،پذيرفتن ،راه دادن ،بار دادن ،راضى شدن( به)،رضايت دادن( به)،موافقت کردن ،تصديق کردن ،زيربار(چيزى )رفتن ،اقرار کردن ،واگذار کردن ،دادن ،اعطاء کردن علوم نظامى : پذيرفتن تصديق کردن”
Read More »ترجمه کلمه admissive
admissive تصديق اميز،داخل کننده ،اجازه دهنده
Read More »ترجمه کلمه admission requirements
admission requirements روانشناسى : شرايط پذيرش
Read More »