فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
to make friends with anyone با کسى اشنايى يا دوستى( پيدا )کردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه tenderhefted
tenderhefted )tenderhearted(دل نازک ،دل رحيم
Read More »ترجمه کلمه to make fun of
to make fun of مسخره کردن ،دست انداختن
Read More »ترجمه کلمه to make game of
to make game of دست انداختن ،مسخره کردن ،ريشخند کردن
Read More »ترجمه کلمه tenderhearted
tenderhearted )tenderhefted(دل نازک ،دل رحيم
Read More »ترجمه کلمه to make good
to make good جبران کردن ،تاوان ( چيزى را ) دادن ،انجام دادن ،محکم کردن
Read More »ترجمه کلمه tenderfoot
tenderfoot پيش اهنگ تازه کار،(مغرب امر ).ادم تازه وارد،تازه کار
Read More »ترجمه کلمه to make haste
to make haste شتاب کردن ،عجله کردن
Read More »ترجمه کلمه tenderer
tenderer “پيشنهاددهنده معمارى : پيشنهاد دهنده قانون ـ فقه : پيشنهاد دهنده در مزايده يا مناقصه بازرگانى : شرکت کننده در مزايده يا مناقصه ،شرکت کننده در مناقصه يا مزايده”
Read More »ترجمه کلمه to make havoc of
to make havoc of ويران کردن ،برباد دادن ،غارت کردن
Read More »