ترجمه کلمه accelerating agent

accelerating agent “ماده تسريع کننده شيمى : کاتاليزور”

ترجمه کلمه accelerated particle

accelerated particle “ذره شتاب دار شيمى : ذره با شتاب”

accelerated meran ورزش : مران شتابان دلار دفاع اسلاو

accelerated fianchetto ورزش : فيانکتوى شتابان در مسير سيسيلى

accelerated erosion عمران : فرسايش تشديدى

accelerated depreciation بازرگانى : استهلاک سريع

accelerate “شتاباندن ،تسريع کردن ،تند کردن ،شتاب دادن ،بر سرعت( چيزى )افزودن ،سرعت دادن ،سرعت گرفتن ،تند شدن ،تندتر شدن علوم مهندسى : تسريع کردن”

accelerant “ماده تسريع کننده شيمى : کاتاليزور”

accelerando (مو).اهسته اهسته اهنگ را تندتر کنيد،کم کم تند کنيد،بطورتدريجى تندتر

acceeptance “قبولى بازرگانى : قبولى نويسى”