ترجمه کلمه teetotaler

teetotaler )teetotaller(طرفدار منع استعمال مشروبات الکلى

ترجمه کلمه to set in

to set in بالا امدن ،سوى کرانه روان شدن ،معمول شدن ،شايع شدن ،برقرار شدن

trustiness قابليت اعتماد

to set in a roar از خنده روده برکردن

to set in motion راه انداختن ،بجريان انداختن ،به جنبش اوردن

trustful موتمن ،مطمئن ،معتمد،اطمينان ،اعتماد

truster اطمينان کننده ،باور کننده ،امانت گذار،وديعه گذار،اعتباردهنده ،نسيه دهنده ،توکل کننده

to set in order درست کردن ،منظم کردن

trusteeship “قيمومت ،امانت دارى ،توليت ،جزء امنا بودن قانون ـ فقه : امانت”

to set intrigues on foot پشت سر هم اندازى کردن