ترجمه کلمه trotline

trotline نخ قلاب ماهى گيرى

ترجمه کلمه to speak through one’s nose

to speak through one’s nose تو دماغى( يا ازتوى بينى ) سخن گفتن

trothplight نامزدى ،(ک ).نامزد شدن ،نامزد کردن

to speak under one’s breath اهسته سخن گفتن ،نجوا کردن

troth وفادارى ،پيمان ،(م.م ).نامزد کردن ،براستى ،از روى ايمان ،نامزدى

to speak with f. به روانى سخن گفتن

trot “يورتمه روى ،بچه تاتى کن ،صداى يورتمه رفتن اسب ،کودک ،عجوزه ورزش : يورتمه”

to spell out بزحمت خواندن يا هجى کردن

tropospheric scatter علوم نظامى : سيستم ارتباط چند چانله تروپوسفرى

troposphere “لايه تروپوسفر هوا( هواشناسى) زيست شناسى : زيرين سپهر علوم هوايى : پايين ترين بخش اتمسفر علوم نظامى : لايه تروپوسفر هوا”