transversal wave شيمى : موج عرضى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه toe weight
toe weight ورزش : وزنه فلزى وصل به سم جلويى اسب در ارابه رانى براى تنظيم گامهاى اسب
Read More »ترجمه کلمه transversal section
transversal section معمارى : برش عرضى
Read More »ترجمه کلمه toeboard
toeboard “پيش تخته( پرتاب وزنه) ورزش : پيش تخته”
Read More »ترجمه کلمه transversal
transversal “سنجش ارزش برحسى معيار نوينى ،نوسنجى کامپيوتر : اجراى هر جمله از يک برنامه براى اهداف اشکال زدايى معمارى : تراگذار”
Read More »ترجمه کلمه toehold
toehold “(در کوهنوردى )محل استقرار پنجه پا،جاى پا،نفوذ کم ورزش : گيره انگشتى”
Read More »ترجمه کلمه transvalue
transvalue )transvaluate(سنجيدن ارزش برحسب معيار جديدى ،نوسنجيدن
Read More »ترجمه کلمه toeless
toeless بدون پنجه
Read More »ترجمه کلمه transvaluation
transvaluation سنجش ارزش برحسب معيار جديدى ،نوسنجيدن
Read More »ترجمه کلمه toenail
toenail ناخن انگشت پا
Read More »