transport “نقل و انتقال ،حمل و نقل ،ترابرى کردن ،بردن ،حمل کردن ،نقل وانتقال دادن ،نفى بلد کردن ،از خود بيخودشدن ،از جا در رفتن ،بارکش ،حمل ونقل ،وسيله نقليه ،ترابرى ،حامل علوم مهندسى : انتقال دادن قانون ـ فقه : حمل و نقل زيست شناسى : ترابرى بازرگانى : بارکشى علوم نظامى : حمل و نقل کردن حمل کردن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه tokology
tokology )=tocology(علم مامايى ،مبحث زايمان ومامايى
Read More »ترجمه کلمه transpontine
transpontine واقع در انسوى پل ،واقع در جنوب رود تيمز در لندن
Read More »ترجمه کلمه tolaugh.atany thing
tolaugh.atany thing بچيزى خنديدن ،استهزاکردن ،مسخره کردن ،لبخند زدن
Read More »ترجمه کلمه tolay street on
tolay street on اهميت دادن ،تاکيد کردن ،با تکيه تلفظ کردن
Read More »ترجمه کلمه transpondor
transpondor دستگاه گيرنده ياادارى که بمحض دريافت مخابره اى بطور خودکار ان را جواب ميدهد
Read More »ترجمه کلمه tolbooth
tolbooth گيشه دريافت عوارض راه ،نواقل ،زندان ،تالار( پذيرايى)
Read More »ترجمه کلمه transponder tango
transponder tango علوم نظامى : دستگاه تشخيص دشمن و خودى مدل اوليه
Read More »ترجمه کلمه told
told (زمان ماضى واسم مفعول فعل)tell ،گفته شده
Read More »ترجمه کلمه transponder sierra
transponder sierra علوم نظامى : دستگاه تشخيص دشمن و خودى مدل پيشرفته
Read More »