transmitting set الکترونيک : فرستنده
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه tom thumb
tom thumb شخص کوتوله ،شخص بى اهميت
Read More »ترجمه کلمه transmitting antenna
transmitting antenna الکترونيک : انتن فرستنده
Read More »ترجمه کلمه tom tom
tom tom طبل سرخ پوستان ،کوس ،طبل زدن
Read More »ترجمه کلمه transmitter signal element timing
transmitter signal element timing کامپيوتر : زمان گيرى عنصر سيگنال فرستنده
Read More »ترجمه کلمه tomahawk
tomahawk با تبر زين زدن ،تبرزين
Read More »ترجمه کلمه transmitter
transmitter “فرستنده راديويى ،دستگاه فرستنده ،دهنى( تلفن)،انتقال دهنده ،منتقل کننده ،مخابره کننده ،فرستنده ،فرا فرست علوم مهندسى : فرستنده الکترونيک : دهنى قانون ـ فقه : راوى روانشناسى : انتقال دهنده علوم هوايى : فرستنده علوم نظامى : انتقال دهنده”
Read More »ترجمه کلمه tomall(e)y
tomall(e)y جگر خرچنگ
Read More »ترجمه کلمه transmitted light
transmitted light “نور خروجى شيمى : نور عبورى”
Read More »ترجمه کلمه tomato
tomato (گ.ش ).گوجه فرنگى
Read More »