write “شرح چيزى را نوشتن ،با اب و تاب شرح دادن حذف ،کسر کردن ،سوخت شده ،محسوب کردن راى کتبى ،راى دادن به کسى که نامش در ليست کانديدهاى حزبى نيست نوشتن ،تاليف کردن ،انشا کردن ،تحرير کردن ،بعنوان يادداشت و براى ثبت نوشتن ،درج کردن ،ثبت کامپيوتر : نوشتن قانون ـ فقه : نوشتن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه whole sale trade
whole sale trade قانون ـ فقه : عمده فروشى
Read More »ترجمه کلمه wafer socket
wafer socket الکترونيک : پريز صفحه اى
Read More »ترجمه کلمه whole sale dealer
whole sale dealer قانون ـ فقه : عمده فروشى
Read More »ترجمه کلمه wardership
wardership اطاق زندانبان ،مقام زندانبان ،زندانبانى
Read More »ترجمه کلمه whole response (w)
whole response (w) “پاسخ کلى( در رورشاخ) روانشناسى : پاسخ کلى”
Read More »ترجمه کلمه write black engine
write black engine کامپيوتر : موتور سياه نويس
Read More »ترجمه کلمه whole prices
whole prices قيمتهاى عمده( فروشى)
Read More »ترجمه کلمه write down
write down “ثبت کردن ،يادداشت کردن ،تنزل دادن بهاى اسمى سهام قانون ـ فقه : تنزل دادن بهاى اسمى سهام”
Read More »ترجمه کلمه whole number
whole number “=integer کامپيوتر : عدد صحيح”
Read More »