ترجمه کلمه write off

write off “حذف کردن ،زود نوشتن ،قلم زدن قانون ـ فقه : از دفتر خارج کردن بازرگانى : مستهلک کردن”

ترجمه کلمه whole hog

whole hog کاملا،تمام راه ،همه ،تا دورترين نقطه

write off capital بازرگانى : مستهلک شدن سرمايه

whole heartedly قلبا`،با تمام دل ،صميمانه ،باخاطرجمع

write once read many “چند بار بازياب ،يکبار نويس کامپيوتر : چند بار بخوان”

whole hearted خاطرجمع ،مطمئن ،قلبى ،صميمانه

wardress نگهبان و محافظ زن در زندان

whole brick معمارى : اجر مربع

write out به تفصيل نوشتن

whole blood center “مرکز کنترل و اهداء خون علوم نظامى : مرکز جمع اورى خون”