فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
whiskery )whisker(موى اطراف گونه و چانه ،شارب ،ريش ،ماهوت پاک کن ،(د.گ).جاروب کوچک ،طره ،مودار
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه walk out on
walk out on ترک گفتن ،خالى از سکنه کردن ،قال گذاشتن
Read More »ترجمه کلمه whisker pole
whisker pole ورزش : تير وصل به دکل براى بادبانى دور از باد
Read More »ترجمه کلمه whisker
whisker “)whiskery(موى اطراف گونه و چانه ،شارب ،ريش ،ماهوت پاک کن ،(د.گ).جاروب کوچک ،طره ،مودار الکترونيک : سوزن بلور علوم هوايى : کريستال منفرد کوچک عدسى شکلى که استحکام يا استقامت ان به بيشترين مقدارى که به صورت تئوريک قابل دستيابى است بسيار نزديک است”
Read More »ترجمه کلمه warrant as arrest
warrant as arrest “حکم بازداشت قانون ـ فقه : حکم توقيف”
Read More »ترجمه کلمه warrant of attorney
warrant of attorney وکالت نامه
Read More »ترجمه کلمه warrant of presumed death
warrant of presumed death قانون ـ فقه : حکم موت فرضى
Read More »ترجمه کلمه warrant officer
warrant officer “افسر يار،ناوبانيار علوم نظامى : ستوانيار علوم دريايى : افسريار”
Read More »ترجمه کلمه whisker
whisker “)whiskery(موى اطراف گونه و چانه ،شارب ،ريش ،ماهوت پاک کن ،(د.گ).جاروب کوچک ،طره ،مودار الکترونيک : سوزن بلور علوم هوايى : کريستال منفرد کوچک عدسى شکلى که استحکام يا استقامت ان به بيشترين مقدارى که به صورت تئوريک قابل دستيابى است بسيار نزديک است”
Read More »ترجمه کلمه warrant to bearer
warrant to bearer بازرگانى : به حواله کرد حامل
Read More »