فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
wheelwork چرخ دنده
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه wheelsman
wheelsman )wheelman(راننده ،شوفر اتومبيل ،دوچرخه سوار،شراعبان
Read More »ترجمه کلمه wheelman
wheelman )wheelsman(راننده ،شوفر اتومبيل ،دوچرخه سوار،شراعبان
Read More »ترجمه کلمه wheelhouse
wheelhouse “اتاق سکان ،اطاق سکان علوم نظامى : پل فرماندهى علوم دريايى : syn : forward steering position”
Read More »ترجمه کلمه wheeler slab
wheeler slab “خط چرخرو( در راههاى ارابه رو) معمارى : خط چرخرو”
Read More »ترجمه کلمه wheeler
wheeler گردنده ،چرخنده ،دور زننده ،چرخ دار
Read More »ترجمه کلمه wheeled
wheeled “چرخدار،چرخ دار،چهارچرخه علوم نظامى : کششى”
Read More »ترجمه کلمه wheelchair
wheelchair “صندلى چرخ دار ورزش : ويلچر رانى”
Read More »ترجمه کلمه wheelbase
wheelbase (مک ).فاصله بين محور جلو و محور عقب اتومبيل بر حسب اينچ
Read More »ترجمه کلمه wheelbarrow
wheelbarrow فرقان ،با چرخ دستى يا چرخ خاک کشى حمل کردن
Read More »