ترجمه کلمه we are want of money

we are want of money ما نيازمند پول هستيم ،به پول احتياج داريم

ترجمه کلمه weekly progress report

weekly progress report معمارى : گزارش هفتگى کار

we began with the 1st chapter نزد،پيش = پهلوى

weekly allowance هفتگى

we camw in view of that house د رچشم رس ان خانه واقع شديم

weekly “هفتگى ،هفته اى يکبار،هفته به هفته بازرگانى : هفتگى”

we cannot deceive ourselves خودمان را نميتوانيم فريب دهيم

weekends )bweekend(اخر هفته ،تعطيل اخر هفته را گذراندن

we cannot trace the petitioner نميتوانم سابقه عرضحال دهنده را پيدا کنم

weekender کسيکه به تعطيل اخر هفته ميرود،چمدان کوچک سفرى