ترجمه کلمه vortiginous

vortiginous گردابى ،حلقوى ،پيچاپيچ ،مارپيچى

ترجمه کلمه voltage drop

voltage drop “افت ولتاژ علوم مهندسى : افت فشار الکتريکى الکترونيک : افت ولت شيمى : افت ولتاژ علوم هوايى : افت ولتاژ”

votable راى دادنى

voltage doubler “علوم مهندسى : دو برابر کننده ولتاژ الکترونيک : تضعيف گر ولت”

votaress زنى که خود را وقف خدمت ياامرى کرده باشد،زن نذردار

voltage division علوم مهندسى : تقسيم يا پخش ولتاژ

votary هوا خواه ،طرفدار،پارسا،عابد،زاهد،شاگرد

valuation of benefits بازرگانى : ارزش گذارى منافع

vote “اخذ راى ،دعا،راى دادن قانون ـ فقه : با اکثريت اراء تصويب کردن روانشناسى : راى دادن بازرگانى : راى دادن”

voltage divider “علوم مهندسى : مقسم ولتاژ الکترونيک : مقسم ولت”