voter “راى دهنده ،کسى که راى ميدهد قانون ـ فقه : راى دهنده علوم هوايى : عنصر منطقى باينرى که شرايط سيگنال را در دو يا چند کانال مقايسه کرده و در صورت وقوع ناسازگارى حالت انرا عوض ميکند”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه voltage between lines
voltage between lines علوم مهندسى : ولتاژ بين خطوط
Read More »ترجمه کلمه voting
voting بازرگانى : راى گيرى
Read More »ترجمه کلمه voltage balance
voltage balance “ميزان ولتاژ،موازنه ولتاژ علوم مهندسى : تعادل ولتاژ”
Read More »ترجمه کلمه voting paradox
voting paradox بازرگانى : تناقض در راى گيرى
Read More »ترجمه کلمه voltage amplifier
voltage amplifier “علوم مهندسى : تقويت کننده ولتاژ علوم هوايى : امپليفاير ولتاژ”
Read More »ترجمه کلمه voting system
voting system بازرگانى : نظام راى گيرى
Read More »ترجمه کلمه voltage amplification factor
voltage amplification factor علوم مهندسى : ضريب تقويت ولتاژ
Read More »ترجمه کلمه valuation
valuation “ارزش گذارى ،ارزشيابى ،ارزيابى ،تقويم ،ارزشگذارى ،بها عمران : ارزيابى قانون ـ فقه : ارزيابى ،تصديق روانشناسى : ارزش گذارى بازرگانى : ارزش گذارى”
Read More »ترجمه کلمه votive
votive نذرى ،نذر شده
Read More »