varsity “تيم اصلى( باشگاهى يا دانشگاهى)،تيم اول دانشگاه يا دانشکده ،دانشگاهى ورزش : تيم اصلى”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه visor
visor )vizor(افتاب گردان ،لبه پيش امده کلاه
Read More »ترجمه کلمه varsol
varsol علوم هوايى : حلال نفتى شبيه نفتا
Read More »ترجمه کلمه visive
visive وابسته به بينايى ،بصيرى
Read More »ترجمه کلمه varus
varus پيچ خوردگى پابسوى درون ،چنبرشدگى پاازدرون
Read More »ترجمه کلمه visitorial
visitorial مبنى بر سرکشى
Read More »ترجمه کلمه varve
varve معمارى : سالچينه
Read More »ترجمه کلمه validity
validity “صحت اعتبار،نفوذ، )validation(اعتبار،تاييد،تصديق ،تنفيذ،درستى ،صحت قانون ـ فقه : صحت ،سنديت روانشناسى : اعتبار زيست شناسى : صحت بازرگانى : سنديت ،صحت علوم نظامى : قوت قانونى معتبر بودن”
Read More »ترجمه کلمه vary
vary “نوسان کردن ،تغيير دادن ،تغيير کردن ،تغيير داد،تغييردادن ،عوض کردن ،دگرگون کردن ،متنوع ساختن ،تنوع دادن به ،فرق داشتن علوم مهندسى : تغيير کردن اختلاف داشتن”
Read More »ترجمه کلمه visitor
visitor “بازرس و ناظر شرکتها،بازديد کننده ، )visiter(ديدارگر،ديدن کننده ،مهمان ،عيادت کننده قانون ـ فقه : مامور بررسى وضع مجانين علوم نظامى : مهمان رسمى نظامى”
Read More »