ترجمه کلمه validation of a model

validation of a model “اعتبار يک الگو بازرگانى : تحقق پذيرى يک الگو”

ترجمه کلمه vasculum

vasculum رگ کوچک ،اوند،کبريت قوطى اى که گياه شناسان دران نمونه جمع ميکنند

visitation “بازرسى ، )visitational(سرکشى ،عيادت ،ديدار،مهاجرت موسمى قانون ـ فقه : اداره بازرسى و نظارت بر کار شرکتها”

vaccum release valve شيمى : شير خلاء شکن

visitant ديدار گر،ملاقات کننده ،مهاجر،زائر،سياح ،سيار

vase “کوزه ،ظرف سفالين ،ظرف ،گلدان نقره و غيره معمارى : گلدان”

visitable ديدار پذير،ديدنى

vase painting معمارى : نقاشى روى سفال

visit of courtesy “بازديد رسمى نظامى علوم نظامى : بازديد رسمى دوستانه فرمانده يک يکان از يکان ديگر”

vasectomy “(طب )عمل جراحى و برداشتن مجراى ناقل منى براى عقيم کردن روانشناسى : قطع مجراى ترشحى بيضه”