ترجمه کلمه unremunerative

unremunerative بى فايده ،بيسود

ترجمه کلمه undone

undone ناکرده ،ناتمام ،خراب

unremittingly پيوسته ،بى فاصله

undoubling ورزش : خروج از دوبلگى شطرنج

unremitting مدام ،مداوم ،پشتکار دار،مصر درکار،بى امان

undoubted مسلم ،بدون شک ،بدون ترديد

unreliable “نامطمئن ،غير قابل اطمينان ،نامعتبر،غيرقابل اعتماد،اتکا ناپذير علوم مهندسى : ناپايا روانشناسى : غير قابل اعتماد”

undoubtedly بدون شک

unreliability “عدم اطمينان ،بى اعتبارى روانشناسى : ناپايايى”

ultimo “در ماه گذشته ،ماه گذشته( مخفف ان ult.است) بازرگانى : مربوط به ماه گذشته”