tie line “خط ارتباطى کامپيوتر : کانال مخابراتى کرايه داده شده شيمى : خط اتصال”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه tie plate
tie plate بالشتک ريل( در راه اهن)
Read More »ترجمه کلمه tide-drain
tide-drain عمران : زهکشى کردن با لوله
Read More »ترجمه کلمه tie rod
tie rod “ميل مهار،ميله کش علوم مهندسى : اکسل معمارى : کشن”
Read More »ترجمه کلمه tide
tide “جذر و مد،جريان ،عيد،کشند داشتن ،جزر ومد ايجاد کردن ،اتفاق افتادن ،کشند عمران : جزر و مد معمارى : جزر و مد زيست شناسى : جزر و مد علوم نظامى : کشند اب علوم دريايى : کشند اب”
Read More »ترجمه کلمه talkativeness
talkativeness پرحرفى ،وراجى
Read More »ترجمه کلمه tie silk
tie silk پارچه ابريشمى کراواتى
Read More »ترجمه کلمه tiddledywinks
tiddledywinks )tiddledywinks(يک نوع بازى دومينو،بچه
Read More »ترجمه کلمه tie up
tie up “بريدن ،انسداد،بستن ،پيچيدن ،مقيد کردن ،حبس کردن قانون ـ فقه : اعتصاب ورزش : بريدن دونده”
Read More »ترجمه کلمه tiddledywink
tiddledywink )tiddledywink(يک نوع بازى دومينو،بچه
Read More »