thunder chief علوم نظامى : نوعى هواپيماى يک موتوره و سوپرسونيک قابل حمل بمب اتمى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه time bar
time bar بازرگانى : محدوديت زمانى
Read More »ترجمه کلمه thunder
thunder “تندر،رعد زدن ،اسمان غرش کردن ،باصداى رعد اسا ادا کردن زيست شناسى : تندر”
Read More »ترجمه کلمه time bargain
time bargain قانون ـ فقه : قرارداد فروش سلم و سلف سهام
Read More »ترجمه کلمه talion
talion “قصاص( معامله به مثل) روانشناسى : قصاص”
Read More »ترجمه کلمه time barred
time barred قانون ـ فقه : مشمول مرور زمان
Read More »ترجمه کلمه thumper
thumper مشت زن ،ادم يا چيز گنده ،دروغ بزرگ ،دروغ شاخدار
Read More »ترجمه کلمه time base
time base “علوم هوايى : مبدا زمانى علوم نظامى : ايستگاه مبناى اندازه گيرى زمان مبناى زمانى”
Read More »ترجمه کلمه thump
thump ضربت ،با چيز پهن وسنگين( مثل چماق )زدن ،با صداى تلپ تلپ زدن ياراه رفتن
Read More »ترجمه کلمه time bill
time bill سفته مدت دار،برنامه حرکت قطار
Read More »