timely بموقع ،بهنگام ،بجا،بوقت ،بگاه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه throne
throne “سرير،اورنگ ،برتخت نشستن قانون ـ فقه : تخت شاهى”
Read More »ترجمه کلمه timeous
timeous ( )timous(اسکاتلند )بموقع ،بجا،بهنگام ،زود
Read More »ترجمه کلمه thrombus
thrombus (طب )خون منعقد شده در رگ ،لخته
Read More »ترجمه کلمه timepiece
timepiece ساعت ،گاه شمار
Read More »ترجمه کلمه thrombosis
thrombosis “تشکيل لخته خون در عروق روانشناسى : ترومبوز ورزش : ترمبوزيس”
Read More »ترجمه کلمه timer
timer “زمان سنج ،وقت نگهدار هر راننده ،کسى که وقت را نگه مى دارد،ساعت علوم مهندسى : تايمر کامپيوتر : زمان بند الکترونيک : همزمانساز شيمى : زمان گير روانشناسى : زمان سنج ورزش : وقت نگهدار”
Read More »ترجمه کلمه thromboplastic
thromboplastic تسريع کننده انعقاد خون
Read More »ترجمه کلمه timer switch
timer switch “کليد زمانى ،سوئيچ تايمر علوم مهندسى : کليد برنامه ريزى شده”
Read More »ترجمه کلمه throe
throe تير کشيدن( درد)،زايمان ،رنج ،گيرودار
Read More »