ترجمه کلمه titration

titration “تيتر کردن ،تعيين عيار،عيارگيرى شيمى : تيتراسيون”

ترجمه کلمه thought disorder

thought disorder روانشناسى : اختلال فکر

titrimetric عيارسنج ،عيارسنجى

thought broadcasting روانشناسى : انتشار فکر

titter خنده تو دزديده ،پوزخند زدن ،ترتر خنديدن

tittivate )titivate(زيبا کردن ،اراستن ،زيبا شدن

thought “گمان ،انديشه ،افکار،خيال ،عقيده ،نظر،قصد،سر،مطلب ،چيزفکرى ،استدلال ،تفکر قانون ـ فقه : قصد روانشناسى : فکر”

tittle ذره ،خرده ،نقطه ،همزه

though بهرحال ،باوجود ان ،بهرجهت ،اگرچه ،گرچه ،هرچند با اينکه ،باوجوداينکه ،ولو،ولى

thou wilt go خواهى رفت