ترجمه کلمه this work is palling on me

this work is palling on me اينکاردارد براى من خسته کننده يابيمزه ميشود

ترجمه کلمه to a turn

to a turn خوب ،کاملا

take your seat بنشينيدسرجاى خودتان

to a upon تصفيه کردن ،نظارت کردن ،وصايت کردن

this work is not painsworthy اين کار بزحمتش نمى ارزد

to a with an infirmity دچارعليلى( ياناتوانى ) کردن ،عليل کردن

this word occurs in gulistan p اين واژه درهمه جاى گلستان ديده مى شود

to absent oneself غايب شدن ،پنهان شدن

this word means a dog اين واژه يعنى سگ ،معنى اين کلمه سگ است

to abstain from meat ازگوشت پرهيزکردن ،ازگوشت خوردن خودارى کردن